-
حروم آ حلال
سهشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1389 20:35
شعاری بر عیله انگلستان *** بنا بر قول سبزی ها حرام، است مبادا لج کنی با آل صهیون *** به قول موسوی، این هم حرام است اگر اشغال دشمن شد فلسطین *** مسلمان را حمایت هم حرام است ولی استاد موسیقی و آواز *** برایش ربنا خواندن حلال است به من ربطی ندارد در فلسطین *** مسلمان را مسلمانی حرام است همانا موسوی، ای حامی سبز *** تمام...
-
خبری فوری
یکشنبه 5 مهرماه سال 1388 21:40
نیشسته بودم سری سیستمم آ مشغولی کارم بودم که یکی از رفقا یه اس ام اسی خبری داد. خبرش فوری بود آ داغی داغ::: القاعده اعلام کرد .. دیگر تمایلی به خونریزی ندارد. این سازمان از این پس نام خود را به الیائسه تغییر میدهد.
-
جادون خالی
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 17:15
وای که از کَت و کول افتادم........... وای که چی چی خسته آ کوفدس این دست آ پا آ شاخکام. تازه از راه رسیدم. از خستگیا هلاااااکم. ننجونم یوخده شربتی خیار آ سکنجبین برام دُرُس کردِس تا این پختی تنم دَرااد. جادون خالی رفته بودم برا ثبت نام. ثبت نامی کاندیداتوری ریاست جمهوری. دیدم چندوقدس کسی سراغی از وبلاگی ما نیمیگیرد ....
-
من خبم. شومام خبین؟
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 08:35
داشتم از همون کنارا رد میشدم چشام یه خانوم خوشگلیا دید که ... خلاصه اصلا یادم رفتم کوجام . همونجا هاج آ واج موندم. که یکککک دفعه نیمیدونم چی چی بود زیرم گرفت . خلاصه . این چندوقت که نبودم . تو بخشی . آی سی یو آ سی سی یو آ ..اینا بودم تا بلکی این دکتر مکترا بتونن این دست و پا شکسته منا بند بندازند. فعلا همه جا بدنم توو...
-
جادون خالی
چهارشنبه 28 اسفندماه سال 1387 06:52
امسال اون مثلا اردوویی که بردن یک خرتوخری بود وصف ناپذیرررررررررررررررر جادون خالی.
-
بفرما نسکافه
جمعه 16 اسفندماه سال 1387 17:37
میگما جادون خالی پیروزا همینجوری آروم آروم که از کناری دیوار داشتم از پلا بالا می رفتم .............یه صدا پچ پچی از طرفی اتاقا هیئتی امور فرهنگی اردوو بلاگ تا پلاکیا میومد. همچی یوخده خودما از پلا کشیدم بالا . آ رفدم طبقه دوم. رفتم توو. اما انگاری این مثلا هیئتی فرهنگی جلسه داشتند آ مدامم این برا اون ارد می داد آ اون...
-
خب . به سلامتی
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1387 12:34
خب الحمدالله اسممون رفت توو لیستی راهیانی سرزمین نور آ خلاصه قصد و مقصدمون برای راهی شدن مثبت شد. آخه می دونی تا دیروزا ۲دل بودم که بیام یا نه . اما صپی سحر که برا نماز وخیزادم ؛ آ دادم حج آقام برام یه استخاره کردند ........خیلی خب اومد. آیه ای که اومده بود همشششششش بشارت می داد که بالاخره آدم می شی . مام که از...
-
شومام بفرماین
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1387 12:29
نگاهم یاد باران کرده امشب مرا سر در گریبان کرده امشب .... سلام به کمپلت بروبچا . خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟....... شکر . الحمدالله. با اجازدون داریم بار و بنه را می بندیم برا سفر . یه سفری باحال با وبلاگ نویسا به سرزمینی پلاکهای تنها مانده........ اردوی بلاگ تا پلاک شومام بفرماین . بسم الله
-
آماری بروبچا قدیمی......
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1387 12:29
شب شده بود، اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدتهای زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرتهای تنگ به تن می کند. او هر روز به جای غذا دادن به حیوانات، جلوی آینه به موهای خود ژل میزند. موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست، چون او به موهای خود ژل و گلت می زند. دیروز که حسنک با کبری چت...
-
کارگاه منبت کاری
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1387 12:29
بزار برادون از سرما و اختراعی بخاریمون بگم. یخ زدیم از سرما .یه بخاری گذاشته بودن گوشه کارگاه آ هر دفعه که بروبچ می گفتن یخ زدیم . یکی دیگه از یه گوشه دیگه با خنده می گفت هنوز وقت روشن کردن بخاری نشدس. یه بچا اون هفته رفته بود سازمان صنایع دستی آ چوغولی کرده بود .حضرت خانم گزمه دانشکده با اخم و تخم وارد گشته و فرمودن:...
-
بسم الله
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1387 12:28
بسم الله