داشتم از همون کنارا رد میشدم چشام یه خانوم خوشگلیا دید که... خلاصه اصلا یادم رفتم کوجام . همونجا هاج آ واج موندم. که یکککک دفعه نیمیدونم چی چی بود زیرم گرفت . خلاصه . این چندوقت که نبودم . تو بخشی . آی سی یو آ سی سی یو آ ..اینا بودم تا بلکی این دکتر مکترا بتونن این دست و پا شکسته منا بند بندازند.
فعلا همه جا بدنم توو گچس آ کلی سرم و اینا بشم وصلس.
فعلا اومدم بشدون بگم تا بیکاریندا یوخده ختمی امن یجیب برا من بیگیریند تا بلکی شفا پیدا کنم . آ بتونم بیام اینا وردونن.
قربونی دسدون یاددون نردا.
(توصیه ی ایمنی: زیادیم چشمادونا نچرخونیند.)
سلام
حقتست دنده نرم
می خواستی چشم به ناموس مردم نکنی
این عکس چیه گذاشتی یک خورده خجالتم بد نیست
اگر دستم بهت برسه
یک مو سرت نمی زارم
با عشق هو هوا
یا الله ...
عجـــــــــــیباً غریـــــــــــبااا ... عجب درس عبرتی شدااااا :دی
مگه مجبوری این ور و اون ور را دید بزنی خرخاکی جونم؟
بازم صد هزار مرتبه خداروشکر که نمردی که اون دنیا روت نمی شد بگی به علت چی فوت شدی...
امن یحیبم برات خوندیم. اگه دیدی خوب شدی، بدون که امن یجیبمون به دست اون بالایی ها رسیده بوده...
خوب میشی ایشالله .نگران نباش خرخاکی جونم...